دیکشنری
داستان آبیدیک
fagger
fægəɹ
فارسی
1
عمومی
::
زحمت كش )دیگران(، سخت كاركن، جان كن، خركار
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
FADELESS
FADELESSLY
FADING
FADING MEMORY
FAECAL
FAECAL MICROBIOTA TRANSPLANTATION
FAECES
FAERIE
FAF FINANCIAL ACCOUNTING FOUNDATION
FAG
FAG END
FAG OUT
FAGACEOUS
FAGEND
FAGGED OUT
FAGGER
FAGGOT
FAGGOT VOTE
FAGOT
FAGOT VOTE
FAHRENHEIT
FAHRENHEIT BY CHRISTIAN DIOR
FAHRENHEIT'S SUCCESS
FAIENCE
FAIL
FAIL ACTIVE
FAIL BACK
FAIL HARD
FAIL IN
FAIL LINK
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید