دیکشنری
داستان آبیدیک
fallal
fɔləl
فارسی
1
عمومی
::
بی بها، كلمه بی معنی، چیزبی دوام، چیزبی معنی
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
FALL SHORT OF GOAL
FALL THROUGH
FALL THROUGH THE CRACKS
FALL TO
FALL TO KNEES
FALL TO PIECES
FALL TOWARD
FALL UNDER
FALL UNDER SPELL
FALL WIDE OF THE MARK
FALL WITHIN
FALLACIOUS
FALLACIOUSLY
FALLACIOUSNESS
FALLACY
FALLAL
FALLBACK
FALLBACK SYSTEM
FALLBOARD
FALLEN
FALLIBILISM
FALLIBILITY
FALLIBLE
FALLIBLY
FALLING DOWN DRUNK
FALLING HEAD PERMEAMETER
FALLING INTONATION
FALLING OF THE WOMB
FALLING OFF
FALLING OUT
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید