AbiDic.com
  • دیکشنری

familiarly

fəmɪljəɹli


فارسی

1 عمومی:: ازروی‌ اشنایی‌، بط‌ورخودمانی‌، گستاخانه‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
FAMCICLOVIR
FAME
FAMED FOR VALOUR
FAMELESS
FAMESTER
FAMILIAL
FAMILIAL ADENOMATOUS POLYPOSIS
FAMILIAL RETARDATE
FAMILIAR
FAMILIAR WITH
FAMILIARITY
FAMILIARITY BREEDS CONTEMPT
FAMILIARIZATION
FAMILIARIZE
FAMILIARIZE WITH
FAMILIARLY
FAMILY
FAMILY AND CORRECTIONS NETWORK
FAMILY ASSESSMENT DEVICE (FAD)
FAMILY BACKGROUND
FAMILY BASED RISK FACTOR
FAMILY BRAND
FAMILY CAREGIVER BURDEN
FAMILY CAREGIVERS
FAMILY COACHING
FAMILY COMMUNICATION
FAMILY CONSTELLATION
FAMILY DAY CARE SERVICE
FAMILY DOCTOR
FAMILY ENVIRONMENT SCALE

پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی

نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.  
عبارت داخل کار را وارد کنید
Captcha Code
 
آبی دیکشنری
  • آبی دیکشنری
    • درباره آبی دیکشنری
    • استفاده از آبی دیکشنری
    • ورود به سیستم
    • تماس با آبی دیکشنری
  • لینک های دیگر
    • Disclaimer
    • ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
    • https://satraa.com/
    • ترجمه گوگل
    • دانلود مقاله
    • دارالترجمه رسمی روسی
    • دارالترجمه رسمی فرانسه
    • ترجمه فارسی به انگلیسی
    • دارالترجمه آلمانی
    • دارالترجمه ایتالیایی
کلیه حقوق مادی و معنوی آبی دیکشنری متعلق به سایت ترجمه تخصصی شبکه مترجمین ایران است.
طراحی و ساخت از گروه دیجیتالی محیط