دیکشنری
faradization
fɛɹədɪze͡iʃən
فارسی
1
عمومی
::
معالجه باجریان برق، تحریك باالكتریك
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
FAR OFF LOOK
FAR OUT
FAR POINT
FAR REACHING
FAR RIGHT
FAR SEEING
FAR SIGHTED
FAR SIGHTEDLY
FAR SIGHTEDNESS
FAR TRANSFER
FARAD
FARADAIC
FARADAY
FARADIC
FARADISM
FARADIZATION
FARADIZE
FARAJBEIK
FARAWAY
FARAWAY LOOK
FARCE
FARCEUR
FARCI
FARCICAL
FARCICALLY
FARCIE
FARCING
FARCY
FARCY BUD
FARCY BUTTON
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید