دیکشنری
faubourg
fobʊg
فارسی
1
عمومی
::
قسمتی ازشهر كه بیرون دروازه باشد، بیرون شهر
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
FATTED OR TENED
FATTEN
FATTEN UP
FATTINESS
FATTISH
FATTY
FATTY ACID
FATTY ACID PROFILE
FATTY LIVER
FATUITY
FATUOUS
FATUOUSLY
FATUOUSNESS
FATUTE DE MIEUX
FATWITTED
FAUBOURG
FAUCAL
FAUCES
FAUCET
FAUCET TYPE
FAUCIAL
FAUCIAL TONSILS
FAUCITIS
FAUGH
FAULT
FAULT TOLERANT
FAULT ANALYSIS
FAULT DATAGNOSIS
FAULT DETECTION
FAULT FINDER
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید