faultful

fɔltfəl


فارسی

1 عمومی:: عیبناك‌، مقصر، شایسته‌ نكوهش‌، نكوهی، ناقص‌، معیوب‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code