دیکشنری
feaster
fistəɹ
فارسی
1
عمومی
::
سورچران، خوش گذران، عیاش، مهمانی دهنده
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
FEASIBILITY
FEASIBILITY RISK
FEASIBILITY STUDY
FEASIBILITY TEST
FEASIBILTY
FEASIBLE
FEASIBLE REGION
FEASIBLE SET
FEASIBLY
FEAST
FEAST OF TABERNACLES
FEAST OF TRUMPETS
FEAST ON
FEAST ONE'S EYES ON
FEAST OR FAMINE
FEASTER
FEASTFUL
FEAT
FEAT OF ENGINEERING
FEATH IN GOD
FEATHER
FEATHER BED
FEATHER BOARDING
FEATHER BRAIN
FEATHER BRAINED
FEATHER BROOM
FEATHER EDGE
FEATHER EDGED
FEATHER FOOTED
FEATHER IN CAP
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید