دیکشنری
داستان آبیدیک
fecit
fisɪt
فارسی
1
عمومی
::
درست كرده)است(، ساخته است، ساخت
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
FEBRICITY
FEBRICULA
FEBRIFACIENT
FEBRIFEROUS
FEBRIFIC
FEBRIFNGE
FEBRIFUGAL
FEBRIFUGE
FEBRILE
FEBRIPHOBIA
FEBRUARY
FECAL
FECES
FECHNER’S LAW
FECHNER’S PARADOX
FECIT
FECK
FECKET
FECKFUL
FECKLESS
FECKLY
FECULA
FECULENCE
FECULENT
FECUND
FECUNDATE
FECUNDATION
FECUNDITY
FED TO THE GILLS
FED UP
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید