دیکشنری
feignedly
fe͡indli
فارسی
1
عمومی
::
ازروی بهانه، بطورساختگی، باتزویر
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
FEELINGLY
FEELINGS
FEELINGS INDIGENOUS
FEESIMPLE
FEET
FEET FIRST TEST
FEET FOREMOST
FEET OF CLAY
FEET ON THE GROUND
FEETAIL
FEEZE
FEI
FEIGN
FEIGNED
FEIGNED DISEASE
FEIGNEDLY
FEIGNER
FEIGNINGLY
FEINT
FEIRIE
FEIST
FEISTY
FELDSPAR
FELDSPATHIC
FELICIFIC
FELICITATE
FELICITATION
FELICITOUS
FELICITOUSLY
FELICITY
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید