دیکشنری
fenestration
fenɪstɹe͡iʃən
فارسی
1
عمومی
::
روزنه گشایی، روزنه های عمارت، چیزی كه سوراخ سوراخ یا
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
FENCER
FENCIBLE
FENCING
FEND
FEND FOR
FEND FOR ONESELF
FEND OFF
FENDER
FENDER BENDER
FENESTELLA
FENESTRA
FENESTRA OVALIS
FENESTRA ROTUNDA
FENESTRAL
FENESTRATE
FENESTRATION
FENIX TEST CART
FENNEC
FENNEL
FENNY
FENOW COUNTRY MEN
FENUGREEK
FEOFFEE
FEOFFER
FEOFFMENT
FEOFFOR
FEONT
FER DE LANCE
FERACIOUS
FERACITY
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید