داستان آبیدیک

fiber


فارسی

1 عمومی:: تار، لیف‌ (الیاف‌)، فیبر، نخ‌، بافت‌، (fibre) رشته‌، رشته

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: فایبر

واژگان شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun roughage: Fiber is an important part of a diet. noun thread: This fiber will make good cloth.

Simple Definitions


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code