دیکشنری
داستان آبیدیک
fibrillary
fɪbɹəlɛɹi
فارسی
1
عمومی
::
دارای ریشه های ریز، لیفی
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
FIBER REINFORCED LAMINATED COMPOSITES
FIBERBOARD
FIBERGLASS
FIBERGLASS REINFORCED PLASTIC
FIBERIZE
FIBONACCI NUMBER
FIBONACCI SEARCH
FIBONACCI SERIES
FIBRE
FIBRE REINFORCED PLASTIC
FIBRELESS
FIBRIFORM
FIBRIL
FIBRILLA
FIBRILLAR
FIBRILLARY
FIBRILLATION
FIBRILLATION POTENTIAL
FIBRILLIFORM
FIBRIN
FIBRINOLYSIS
FIBRINOUS
FIBRO CARTILAGE
FIBRO CHONDRITIS
FIBROBLAST GROWTH FACTOR
FIBROCYTE
FIBROID
FIBROIN
FIBROMA
FIBROMYALGIA
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید