دیکشنری
fictitiously
fɪktɪʃəsli
فارسی
1
عمومی
::
بطورفرض، بطورساختگی، بطورعاریتی، ازروی جعل
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
FICHU
FICK EQUATION
FICKLE
FICKLENESS
FICTILE
FICTILE CLAY
FICTION
FICTIONAL
FICTIONAL FINALISM
FICTIONALISM
FICTIONALIZE
FICTIONIST
FICTIONIZE
FICTITIOUS
FICTITIOUS OBJECT
FICTITIOUSLY
FICTITIOUSNESS
FICTIVE
FICTIVE FRAMES
FID
FIDDLE
FIDDLE AROUND
FIDDLE AWAY
FIDDLE BOW
FIDDLE FADDLE
FIDDLE HEAD
FIDDLE HEADED
FIDDLE WHILE ROME BURNS
FIDDLE WITH
FIDDLEBACK
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید