دیکشنری
filiate
fɪlie͡it
فارسی
1
عمومی
::
پیوستن، اشناكردن، بفرزندی پذیرفت، مربوط ساختن
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
FILE PURGING
FILE STRUCTURE
FILE SYSTEM
FILE SYSTEM ACCESS
FILE TRANSFER PROTOCOL
FILE WITH
FILECUTTER
FILEMOT
FILER
FILESERVER
FILET
FILET MIGNON
FILIAL
FILIAL THERAPY
FILIALLY
FILIATE
FILIATION
FILIBEG
FILIBUSTER
FILICIDE
FILIFORM
FILIGREE
FILIGREED
FILING
FILING DATE
FILIPINO
FILL
FILL AND DRAIN
FILL AWAY
FILL DENSITY
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید