دیکشنری
fishing grounds
فارسی
1
محیط زیست و منابع طبیعی
::
بسترهای صید (نواحی صیادی)
واژگان شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
FISHER S
FISHER SPACE PEN
FISHERIES ORGANIZATION
FISHERMAN
FISHERMAN'S BEND
FISHER'S EXACT TEST
FISHERY
FISHFUL
FISHHOOK
FISHINESS
FISHING
FISHING BAG
FISHING BOAT
FISHING EXPEDITION
FISHING GEAR
FISHING GROUNDS
FISHING LINE
FISHING LINE SPOOL
FISHING MAGAZINE
FISHING NET
FISHING REGULATION
FISHING ROD
FISHING SHOP
FISHING SPACE
FISHING TACKLE
FISHING VESSEL
FISHING VEST
FISHLINE
FISHMONGER
FISHPLATE
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید