دیکشنری
fixed exchange rate
fɪkst ɛkst͡ʃe͡ind͡ʒ ɹe͡it
فارسی
1
حسابداری و مالی
::
نرخ برابری ثابت
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
FIXABLE
FIXATE
FIXATION
FIXATION FILE
FIXATIVE
FIXED
FIXED ASSET
FIXED ASSETS
FIXED ASSETS MASTER FILE
FIXED CAPITAL
FIXED COST
FIXED COST PER UNIT
FIXED COSTS
FIXED COSTS PER UNIT
FIXED EFFECTS MODEL
FIXED EXCHANGE RATE
FIXED EXCHANGE RATES
FIXED FIELD
FIXED FORMAT
FIXED HEAD
FIXED HEAD DISK
FIXED IDEA
FIXED INCOME MARKET
FIXED INCOME MARKETS
FIXED INCOME SECURITIES
FIXED INSTALMENTS
FIXED INTERNAL BAFFLES
FIXED INTERVAL SAMPLING
FIXED INTERVAL SELECTION
FIXED LENGTH
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید