دیکشنری
داستان آبیدیک
flatfoot
fle͡itfʊt
فارسی
1
عمومی
::
پاپهن، از بین رفتن انحناء كف پا، مسطح شدن كف پا
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
FLAT OUT
FLAT PLAQUE
FLAT PLATE
FLAT PLATE COLLECTOR
FLAT PLATE SOLAR COLLECTOR
FLAT ROLLING
FLAT SHEET DIE
FLAT SILVER
FLAT SLAB
FLAT SPOT
FLAT WAVE
FLAT YIELD
FLATBOAT
FLATCAR
FLATFISH
FLATFOOT
FLATHEAD
FLATIRON
FLATLING
FLATLINGS
FLATLONG
FLATLY
FLATNESS
FLATTEN
FLATTEN OUT
FLATTENED RAIL
FLATTENING
FLATTER
FLATTER FIGURE
FLATTER ONESELF
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید