دیکشنری
داستان آبیدیک
flocculate
flɑkjəle͡it
فارسی
1
عمومی
::
انبوهی، اجتماع كردن، قلنبه، طره، كلاله، كاكل
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
FLOATING POINT
FLOATING POINT NUMBER CONVERSION
FLOATING POSITION PISTON
FLOATING POSITION SPOOL
FLOATING PRIME RATE
FLOATING RATE
FLOATING RATE LOAN
FLOATING RATES
FLOATING RIBS
FLOATING SUPPORT
FLOATING TRADE
FLOATPLANE
FLOATY
FLOC
FLOCCOSE
FLOCCULATE
FLOCCULE
FLOCCULENCE
FLOCCULENT
FLOCCULENT SETTLING
FLOCCULOSE
FLOCCULOUS
FLOCCULUS
FLOCK
FLOCK AFTER
FLOCK AROUND
FLOCK IN
FLOCK PAPER
FLOCK TO
FLOCK TOGETHER
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید