flocculate

flɑkjəle͡it


فارسی

1 عمومی:: انبوهی‌، اجتماع‌ كردن‌، قلنبه‌، ط‌ره‌، كلاله‌، كاكل‌

شبکه مترجمین ایران


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code