flourishing


فارسی

1 عمومی:: رشدكننده‌، پیشرفت‌ كننده‌، درحال‌ ترقی‌، اباد

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

2 مرغ‌داری :: تبلور وجودی

واژگان شبکه مترجمین ایران


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code