دیکشنری
flyings
fla͡iɪŋz
فارسی
1
عمومی
::
رشته هایالیف هایی كه ازچیزی جداشده بهوامیرود
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
FLYING GURNARD
FLYING HEAD
FLYING HIGH
FLYING JIB
FLYING LABORATORY
FLYING LEMUR
FLYING MACHINE
FLYING MARE
FLYING MOUSE
FLYING SAUCER
FLYING SHOT
FLYING SPOT
FLYING SPOT SCANNER
FLYING START
FLYING SYSTEM
FLYINGS
FLYLEAF
FLYOVER
FLYPAPER
FLYPAST
FLYSCH
FLYSPECK
FLYTING
FLYWAY
FLYWEIGHT
FLYWHEEL
FM FAILING PARTY
FNAL CONSUMPTION EXPENDITURE
FNANCIAL COMMUNITY
FNANCIAL CORPORATE
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید