دیکشنری
داستان آبیدیک
footed
fʊtɪd
فارسی
1
عمومی
::
دارای پا، پادار، زیره انداخته
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
FOOT WEAR
FOOTAGE
FOOTBALL
FOOTBALL APPAREL
FOOTBALL ASSOCIATION'S
FOOTBALL FIELD
FOOTBALL FORMATION
FOOTBALL OUTFIT
FOOTBALL PITCH
FOOTBALLER
FOOTBOARD
FOOTBOY
FOOTBRIDGE
FOOTCANDLE
FOOTCLOTH
FOOTED
FOOTER
FOOTFALL
FOOTGEAR
FOOTHILL
FOOTHOLD
FOOTING
FOOTING HEAVE
FOOTLE
FOOTLER
FOOTLESS
FOOTLICKER
FOOTLIGHTS
FOOTLING
FOOTLOCKER
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید