دیکشنری
footworn
fʊtwɔɹn
فارسی
1
عمومی
::
خسته، ازپاافتاده
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
FOOTSLOG
FOOTSOLDIER
FOOTSORE
FOOTSTALK
FOOTSTALL
FOOTSTEP
FOOTSTONE
FOOTSTOOL
FOOTSTRIKE
FOOTWALL
FOOTWALL BLOCK
FOOTWARMER
FOOTWAY
FOOTWEAR
FOOTWORK
FOOTWORN
FOOTY
FOOZLE
FOP
FOPPERY
FOPPISH
FOPPISHLY
FOPPISHNESS
FOR
FOR A CHANGE
FOR A DRIVE
FOR A IKNOW
FOR A LARK
FOR A LIVING
FOR A LOOP
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید