forcibly

fɔɹsəbli


فارسی

1 عمومی:: عنفا، موثرانه‌، باتاكید، باجبار، بزور

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code