دیکشنری
forgotten
fɔɹgɑtən
فارسی
1
عمومی
::
غفلت كردن، فراموش كردن
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
FORGETTER
FORGING
FORGIVABLE
FORGIVE
FORGIVE AND FORGET
FORGIVE FOR
FORGIVENESS
FORGIVENESS INTERVENTION
FORGIVENESS THERAPY
FORGIVER
FORGIVINGLY
FORGIVINGNESS
FORGMAN
FORGO
FORGOT
FORGOTTEN
FORJUDGE
FORK
FORK IN THE ROAD
FORK OUT
FORK OVER
FORKED
FORKED LIGHTNING
FORKING
FORKLIFT
FORKY
FORLACKOF SHOES
FORLORN
FORLORN HOPE
FORLORNNESS
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید