دیکشنری
داستان آبیدیک
foulmouthed
fa͡ʊlma͡ʊðd
فارسی
1
عمومی
::
بیعار، بدزبان، بددهن، هرزهگو، هرزه دهن، بی عفت
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
FOUL MOUTHED
FOUL ONE'S NEST
FOUL OUT
FOUL OWN NEST
FOUL PALY
FOUL PLAY
FOUL STOMACH
FOUL UP
FOULARD
FOULBROOD
FOULED UP
FOULING
FOULING FACTOR
FOULING SPACE
FOULLY
FOULMOUTHED
FOULNESS
FOUMART
FOUNCING
FOUND
FOUND MONEY
FOUND ON
FOUNDATION
FOUNDATION SCHOOL
FOUNDATION SOIL
FOUNDATION STONE
FOUNDATION UNIVERSITIES
FOUNDATION UNIVERSITY
FOUNDATION WALL
FOUNDATIONAL MANAGEMENT
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید