دیکشنری
داستان آبیدیک
freeborn
fɹibɔɹn
فارسی
1
عمومی
::
فرزند ازاد مرد (كه بنده نیست)، ازاد زاده
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
FREE TRADE
FREE TRADE AREA
FREE TRADER
FREE TRANSLATION
FREE VERSE
FREE WEIGHT EQUIPMENT
FREE WEIGHT EXERCISE
FREE WEIGHTS
FREE WILL
FREE WITH ONES MONEY
FREE ZONE
FREEBOARD
FREEBOARD DECK
FREEBOOTER
FREEBOOTING
FREEBORN
FREECOST
FREED
FREEDMAN
FREEDOM
FREEDOM FROM DEFECT
FREEDOM OF CHOICE
FREEDOM OF CONSCIENCE
FREEDOM OF EXPRESSION
FREEDOM OF INFORMATION ACT
FREEDOM OF THE PRESS
FREEDOM OF THE WILL
FREEDWOMAN
FREEHAND
FREEHANDED
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید