دیکشنری
داستان آبیدیک
frippery
fɹɪpəɹi
فارسی
1
عمومی
::
خودنمایی، خودفروشی، چیز كم بها، خرت وپرت، خرده ریز
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
FRIJOL
FRIJOLE
FRILL
FRILLED
FRILLIES
FRILLING
FRILLY
FRINGE
FRINGE BENEFIT
FRINGED
FRINGENT
FRINGILLINE
FRINGING REEF
FRINGY
FRIPPERER
FRIPPERY
FRISE
FRISETTE
FRISEUR
FRISIAN
FRISK
FRISKET
FRISKILY
FRISKINESS
FRISKY
FRISSON
FRIT
FRIT FLY
FRITH
FRITILLARIA
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید