دیکشنری
داستان آبیدیک
fuddle
fʌdəl
فارسی
1
عمومی
::
سردرگم وهاج وواج شدن، دائم الخمر بودن، گیج كردن
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
FUBSY
FUCATE
FUCH’S CORNEAL DYSTROPHY
FUCHSIA
FUCHSIN
FUCHSINE
FUCK
FUCK AROUND
FUCK OFF
FUCK OVER
FUCK UP
FUCK YOU
FUCOID
FUCUS
FUD
FUDDLE
FUDGE
FUDGE FACTOR
FUEHRER
FUEL
FUEL ASH CORROSION
FUEL CONSUMPTION
FUEL OIL
FUEL PACKAGE
FUEL PUMP MEMBRANE
FUEL SAVING
FUEL SCREEN
FUEL UP
FUEL VAPOR
FUG
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید