دیکشنری
داستان آبیدیک
gamester
ge͡imztəɹ
فارسی
1
عمومی
::
ورزشكار، هرزه و مهمل، ادم شوخ، قمار باز
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
GAME THAT TWO CAN PLAY
GAME THEORETIC MODEL
GAME THEORY
GAME VIEW
GAME WARDEN
GAMECOCK
GAMEKEEPER
GAMELESS
GAMELY
GAMENESS
GAMEPLAY
GAMEPLAY DYNAMIC
GAMESMANSHIP
GAMESOME
GAMESOMENESS
GAMESTER
GAMETANGIUM
GAMETE
GAMETOCYTE
GAMETOGENESIS
GAMETOPHORE
GAMETOPHYTE
GAMEY
GAMIC
GAMIfiCATION
GAMIFICATION FEATURES
GAMIFIED
GAMIfiED PLATFORM
GAMIN
GAMINE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید