داستان آبیدیک

gamut

gæmət


فارسی

1 عمومی:: حیط‌ه‌، حدود، گام‌، وسعت‌، رسایی‌، (مو) هنگام‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. complete, entire, full, whole VERB + GAMUT cover, run (through) PREP. ~ of The exhibition runs the whole gamut of artistic styles.

Oxford Collocations Dictionary


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code