دیکشنری
داستان آبیدیک
gauss
ga͡ʊs
فارسی
1
عمومی
::
واحد شدت میدان مغناطیسی، گوس
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
GAUGEABLE
GAUGER
GAUGING OPERATION
GAUGING ROD
GAUGING STATION
GAUL
GAULISH
GAULT
GAUM
GAUNT
GAUNTLET
GAUNTLY
GAUNTNESS
GAUNTRY
GAUR
GAUSS
GAUSSIAN
GAUSSIAN BEAM
GAUSSIAN DISTRIBUTION
GAUSSIAN FILTER
GAUSSIAN LIKELIHOOD
GAUSSIAN NAÏVE BAYES
GAUSSIAN RANDOM VARIABLE
GAUZE
GAUZINESS
GAUZY
GAVEL
GAVELKIND
GAVELOCK
GAVIAL
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید