داستان آبیدیک

gay


فارسی

1 عمومی:: خوشحال‌، خوش‌، سردماغ‌، شوخ‌، سر كیف‌

شبکه مترجمین ایران

2 متون ادبی و شعر:: همجنسگرا (مرد)

واژگان شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: adj. merry: We had a gay day at the picnic. adj. homosexual: It was a meeting of gay men.

Simple Definitions

2 general::   adj. VERBS be, look, sound ADV. openly He is now openly gay.

Oxford Collocations Dictionary


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code