gelatinate

d͡ʒɛlətəne͡it


فارسی

1 عمومی:: تبدیل‌ به‌ ژلاتین‌ كردن‌ )یاشدن(، دلمه‌ كردن‌ )یاشدن(

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code