دیکشنری
داستان آبیدیک
genitor
d͡ʒenɪtəɹ
فارسی
1
عمومی
::
والدین، مایه، اصل، پدرومادر، پدریامادر، سرچشمه
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
GENIALIZE
GENIALLY
GENICULATE
GENICULATE BODY
GENICULATED
GENICULATION
GENIE
GENII
GENITAL GVHD
GENITAL ORGANS
GENITALIA
GENITALIC
GENITALS
GENITIVE
GENITO URINARY
GENITOR
GENITOURINARY
GENITURE
GENIUS
GENIUS IS AN INFINITE CAPACITY FOR TAKING PAINS
GENIUS IS TEN PERCENT INSPIRATION AND NINETY PERCENT PERSPIRATION
GENIUS LOCI
GENOA
GENOA CAKE
GENOCIDAL
GENOCIDE
GENOESE
GENOME EDITING
GENOME WIDE ASSOCIATION STUDY
GENOMICS
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید