دیکشنری
داستان آبیدیک
geotourist
فارسی
1
گردشگری
::
زمینگردشگر
واژگان شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
GEOSYNCHRONOUS EARTH ORBITS
GEOTAXIS
GEOTECHNICAL
GEOTECTONIC
GEOTHERMAL
GEOTHERMAL ANOMALY
GEOTHERMAL ENERGY
GEOTHERMAL GRADIENT
GEOTHERMAL HEAT PUMP
GEOTHERMAL RESERVOIR
GEOTHERMAL SYSTEM
GEOTHERMIC
GEOTOP
GEOTOUR
GEOTOURISM
GEOTOURIST
GEOTROPISM
GER
GERANIOL
GERANIUM
GERARDIA
GERBERA
GERBIL
GERBILLE
GERDAK E SEPIAN
GERENT
GERFALCON
GERIATRIC
GERIATRIC DEPRESSION SCALE
GERIATRIC PATIENT
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید