دیکشنری
داستان آبیدیک
gib
gɪb
فارسی
1
عمومی
::
پشت بند، باپشت، گربه نر، پیر زن، میخ، گوه، قلاب
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
GHOSTLY
GHOSTWRITE
GHOSTY
GHOUL
GHOULISH
GHOULISHLY
GI TRACT
GIANT
GIANT STAR
GIANT WAGON
GIANTESS
GIANTISM
GIANTLIKE
GIANTS STRIDE
GIAUR
GIB
GIB CAT
GIBBED
GIBBER
GIBBERISH
GIBBET
GIBBINGLY
GIBBON
GIBBOSITY
GIBBOUS
GIBBOUSLY
GIBE
GIBER
GIBLET
GIBLETS
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید