دیکشنری
gimmal
gɪməl
فارسی
1
عمومی
::
ساخته شدهاز حلقه های، نوعی حلقه انگشتر، مفصل، لولا
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
GILL NET
GILL SLIT
GILLIE
GILLS
GILLY
GILLYFLOWER
GILT
GILT EDGE
GILT EDGED
GIMBAL
GIMBAL RING
GIMBALS
GIMCEACKERY
GIMCRACK
GIMLET
GIMMAL
GIMME A BREAK
GIMMICK
GIMP
GIMPING
GIN
GIN RUMMY
GINGALL
GINGER
GINGER ALE
GINGER BEER
GINGERADE
GINGERBREAD
GINGERLY
GINGERSNAP
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید