دیکشنری
داستان آبیدیک
girly
gɜɹla͡i
فارسی
1
عمومی
::
دخترانه، دختر وار، (girlie) دختر، غیر بالغ
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
GIRDLE
GIRDLER
GIRDLING
GIRGERBREAD
GIRL
GIRL FRIDAY
GIRL GUIDE
GIRL GUIDES
GIRLFRIEND
GIRLHOOD
GIRLIE
GIRLISH
GIRLISHLY
GIRLISHNESS
GIRLS GUIDES
GIRLY
GIRRAFFE
GIRT
GIRTH
GIRTH HITCH
GIRTH WELDS
GIS
GISARME
GIST
GITTERN
GIVAUDAN AND FIRMENICH
GIVE
GIVE A BAD NAME TO
GIVE A BANG
GIVE A BAWLING OUT
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید