دیکشنری
داستان آبیدیک
graduator
gɹæd͡ʒue͡itəɹ
فارسی
1
عمومی
::
خط تقسیم كن، درجه گذار
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
GRADUAL PROCESS
GRADUALISM
GRADUALIST
GRADUALITY
GRADUALLY
GRADUALNESS
GRADUATE
GRADUATE CERTIFICATE PROGRAM
GRADUATE DEGREE PROGRAM
GRADUATE LEVEL TRAINEE THERAPISTS
GRADUATE MANAGEMENT ADMISSION TEST
GRADUATE ORGANIZATION JET ENGINE TECHNOLOGY TEAM
GRADUATE RECORD EXAMINATION
GRADUATE SCHOOL
GRADUATION
GRADUATOR
GRADUS
GRAECISM
GRAFFITI
GRAFFITO
GRAFT
GRAFT COPOLYMER
GRAFT ON
GRAFTAGE
GRAFTER
GRAFTING EFFICIENCY
GRAFTING KNIFE
GRAFTING RATIO
GRAHAM FLOUR
GRAIL
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید