دیکشنری
graphitoid
gɹæfa͡itɔ͡id
فارسی
1
عمومی
::
گرافیت نما، مانندسرب سیاه یامغزمداد
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
GRAPHIC ARTS
GRAPHIC CHARACTER
GRAPHIC LANGUAGE
GRAPHIC METHOD
GRAPHIC PANEL
GRAPHIC TEXTURE
GRAPHICAL USER INTERFACE
GRAPHICAL USER INTERFACES
GRAPHICALLY
GRAPHICS
GRAPHING
GRAPHIQUE
GRAPHITE
GRAPHITIC
GRAPHITIZE
GRAPHITOID
GRAPHO
GRAPHOLITE
GRAPHOLOGIST
GRAPHOLOGY
GRAPHOMETER
GRAPHOPHONE
GRAPNEL
GRAPPA
GRAPPLE
GRAPPLE WITH
GRAPPLING
GRAPPLING IRON
GRAPY
GRASHOF NUMBER
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید