دیکشنری
داستان آبیدیک
groat
gɹot
فارسی
1
عمومی
::
سكه نقره چهار پنسی، بلغور جو یا گندم، ذره، خرده
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
GRITS
GRITSTONE
GRITTINESS
GRITTY
GRIVET
GRIZETTE
GRIZZLE
GRIZZLED
GRIZZLY BEAR
GRIZZLY KING
GROAN
GROAN ABOUT
GROAN OUT
GROAN WITH
GROANINGLY
GROAT
GROATS
GROBIAN
GROCER
GROCERIES
GROCERY
GROCERY CHAIN
GROEN
GROG
GROG BLOSSOM
GROGGERY
GROGGINESS
GROGGY
GROGRAM
GROGSHOP
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید