دیکشنری
داستان آبیدیک
grout
gɹa͡ʊt
فارسی
1
عمومی
::
ارد خشن، (درجمع) بلغور، تفاله، دوغاب، ملاط رقیق
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
GROUP SEPARATOR
GROUP SESSION
GROUP THEORY
GROUP THERAPIST
GROUP TOGETHER
GROUP UNDER
GROUP WIDE
GROUPAGE
GROUPED
GROUPER
GROUPING
GROUPTHINK
GROUSE
GROUSE ABOUT
GROUSE AT
GROUT
GROUT MANUFACTURER
GROUT SLEEVE
GROUTING
GROVE
GROVEL
GROVEL BEFORE
GROVEL IN
GROVEL TO
GROVELER
GROVELLER
GROVELLING
GROW
GROW ACCUSTOMED TO
GROW APART
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید