دیکشنری
داستان آبیدیک
gymnastical
d͡ʒɪmnæstɪkəl
فارسی
1
عمومی
::
تمرین، ورزشی، ورزش، زورخانه ای
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
GW
GWEI
GYBE
GYLE
GYLE FAT
GYLE TUN
GYM
GYM FLEXOR
GYMKHANA
GYMNASIAL
GYMNASIARCH
GYMNASIAST
GYMNASIUM
GYMNAST
GYMNASTIC
GYMNASTICAL
GYMNASTICALLY
GYMNASTICS
GYMNOCARPOUS
GYMNOGYNOUS
GYMNOPAEDIC
GYMNOPTEROUS
GYMNOSOPHIST
GYMNOSOPHY
GYMNOSPERM
GYMNOSPERMOUS
GYMNOSPERMS
GYMNOSPORE
GYMNOSTOMOUS
GYMNOTUS
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید