دیکشنری
داستان آبیدیک
habiliments
həbɪlimənts
فارسی
1
عمومی
::
جامه ای كه مخصوص منصب، لباس مخصوص، جامه ویژه
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
HA HA
HAB
HABAKKUK
HABANERA
HABBLE
HABEAS CORPUS
HABENARIA
HABENULA
HABERDASHER
HABERDASHERY
HABERDINE
HABERGEON
HABILATORY
HABILE
HABILIMENT
HABILIMENTS
HABILITATE
HABILITATION
HABIT
HABIT LOOP
HABIT ROUGE BY GUERLAIN
HABIT TRACKER
HABIT/AUTOMATICITY PERSPECTIVE
HABITABILITY
HABITABLE
HABITABLENESS
HABITABLY
HABITANCE
HABITANCY
HABITANT
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید