دیکشنری
handcuff
hændkʌf
فارسی
1
عمومی
::
دستبند زدن (به)، بخو، دست بند اهنین
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
HAND UP
HAND VEIN
HAND WITH
HANDBAG
HANDBALL
HANDBARROW
HANDBELL
HANDBILL
HANDBOOK
HANDBRAKE
HANDBREADTH
HANDCAR
HANDCART
HANDCLASP
HANDCRAFT
HANDCUFF
HANDCUFFS
HANDEDNESS
HANDEDNESS,
HANDFAST
HANDFUL
HANDGRIP
HANDHELD CALCULATOR
HANDHOLD
HANDICAP
HANDICAPPED
HANDICAPPED WITH A F
HANDICRAFT
HANDICRAFTS
HANDICRAFTSMAN
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید