دیکشنری
داستان آبیدیک
handyman
hændimæn
فارسی
1
عمومی
::
نوكر، شخص اماده بخدمت
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
HANDSOME
HANDSOME IS AS HANDSOME DOES
HANDSOMELY
HANDSOMENESS
HANDSPIKE
HANDSPRING
HANDSTAND
HANDWHEEL
HANDWORK
HANDWOVEN
HANDWRITE
HANDWRITING
HANDWRITING ON THE WALL
HANDY
HANDY DANDY
HANDYMAN
HANG
HANG A FEW ON
HANG A HUEY
HANG A LEFT
HANG A LOUIE
HANG A RALPH
HANG A RIGHT
HANG AROUND
HANG BACK
HANG BEHIND
HANG BY
HANG BY A HAIR
HANG BY A THREAD
HANG BY THE NECK
معنیهای پیشنهادی کاربران
حضرت عشق
18 بهمن 1400
آدم فنی دست به آچار همه فن حریف اصطلاح: آدم آچار فرانسه
3
0
«
1
»
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید