دیکشنری
داستان آبیدیک
harshen
hɑɹʃen
فارسی
1
عمومی
::
سخت وخشن كردن یا شدن
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
HARPOON GUN
HARPSICHORD
HARPY
HARPY EAGLE
HARQUEBUS
HARQUEBUSIER
HARRIDAN
HARRIER
HARROW
HARROWER
HARROWING
HARRY
HARSH
HARSH DISCIPLINE
HARSH USAGE
HARSHEN
HARSHLY
HARSHNESS
HART
HART WORT
HARTEBEEST
HARTREE FOCK
HARTS TONGUE
HARTSHORN
HARUM SCARUM
HARUN AL RASHID
HARUSPEX
HARUSPICATION
HARUSPICY
HARVEST
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید