دیکشنری
داستان آبیدیک
hatchway
hæt͡ʃwe͡i
فارسی
1
عمومی
::
روزنه ای كه درعرشه كشتی میگذارندكه ازانجابارك
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
HATCHABILITY
HATCHED MOULDING
HATCHEL
HATCHERY
HATCHERY FISH
HATCHERY MARKED FISH
HATCHET
HATCHET FACE
HATCHET JOB
HATCHET MAN
HATCHING
HATCHLING
HATCHLING CONTAINER
HATCHLING SHOWER
HATCHMENT
HATCHWAY
HATE
HATE CRIME
HATE GUTS
HATE LIKE SIN
HATE ONE'S GUTS
HATE SPEECH
HATE TO EAT AND RUN
HATEABLE
HATED SELF
HATEFUL
HATEFULLY
HATEFULNESS
HATH
HATRED
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید