دیکشنری
داستان آبیدیک
headachy
hɛde͡iki
فارسی
1
عمومی
::
سردرددار، دچارسردرد، سردرداور
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
HEAD SUPPORT
HEAD TIRE
HEAD TO TOE COVERING
HEAD TOWARD
HEAD TREE
HEAD UP
HEAD UP NOTIFICATION
HEAD WAITER
HEAD WATER
HEAD WAVE
HEAD WAY
HEAD WIND
HEAD WORD
HEAD WORK
HEADACHE
HEADACHY
HEADBAND
HEADBOARD
HEADBUTT
HEADCUT
HEADDRESS
HEADED
HEADED FOR
HEADER
HEADFAST
HEADFIRST
HEADFOREMOST
HEADILY
HEADINESS
HEADING
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید