heartily

hɑɹtəli


فارسی

1 عمومی:: قلبا، ازدل‌، صمیمانه‌، باحسن‌ نیت‌، بجرات‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

english

1 general:: adv. sincerely: He heartily congratulated me.

Simple Definitions


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code